mehrmandegar mehrmandegar .

mehrmandegar

خانواده داماد، عروس را در لباس عروسي كتك زدند!

حدود شش ماه قبل از طريق يكي از سايت هاي همسريابي با «پرهام» آشنا شدم و با يكديگر ازدواج كرديم اما فهميدم همسرم دچار نوعي بيماري اختلالات رفتاري نامعقول است كه مدام مرا مورد آزارهاي جسمي شديدي قرار مي داد و از اين گونه رفتارهايش لذت مي برد.

به گزارش تازه نيوز، حدود شش ماه قبل از طريق يكي از سايت هاي همسريابي با «پرهام» آشنا شدم و با يكديگر ازدواج كرديم اما زماني فهميدم همسرم دچار نوعي بيماري اختلالات رفتاري نامعقول است كه مدام مرا مورد آزارهاي جسمي شديدي قرار مي داد و از اين گونه رفتارهايش لذت مي برد تا اين كه روزي مجبور شدم با لباس عروس به خانه مادرشوهرم بروم و…

به نقل از خراسان، زن ۲۵ ساله كه مدعي بود توسط خانواده شوهرش مورد ضرب و جرح شديد قرار گرفته است در حالي كه لباس عروس به تن داشت درباره قصه زندگي اش به مشاور و مددكار اجتماعي كلانتري طبرسي شمالي مشهد گفت: تك دختر يك خانواده پنج نفره هستم كه دو برادر كوچك تر از خودم دارم.

مقالات بيشتر:دفتر ازدواج تهران

پدرم يك شركت بزرگ خصوصي را اداره مي كند و از نظر مالي وضعيت مناسبي داريم. من براي تحصيل در يكي از رشته هاي زيرمجموعه پزشكي از قوچان به مشهد آمدم و تحصيلاتم را در يكي از دانشگاه هاي مشهد ادامه دادم ولي در ترم پاياني علوم آزمايشگاهي بودم كه به پيشنهاد يكي از دوستانم در يكي از سايت هاي همسريابي ثبت نام كردم چرا كه در آن سايت ادعا شده بود فقط افراد تحصيل كرده در گروه هاي پزشكي به خانواده ها معرفي مي شوند.

بالاخره پس از پايان تحصيلات وقتي به قوچان بازگشتم، پرهام را به من معرفي كردند كه زن عموي او در رشته پرستاري تحصيل مي كرد. وقتي براي آشنايي با يكديگر قرار گذاشتيم پرهام مدعي شد در رشته مهندسي راه و ساختمان تحصيل كرده است ولي زن عمويش نام او را در گروه تحصيل كردگان علوم پزشكي نوشته بود. با اين حال من اهميتي به موضوع ندادم و به پيشنهاد اطرافيانم به يك جلسه مشاوره اي رفتيم .

مشاوران آن مركز تشخيص دادند كه من و پرهام زياد براي ازدواج با يكديگر مناسب نيستيم ولي او و خانواده اش دست بردار نبودند و ادعا مي كردند اين گونه مشاوره ها زياد قابل اعتماد نيستند و نمي توانند در چند جلسه مشاوره موضوع به اين مهمي را به درستي تشخيص دهند. در نهايت با اصرار پرهام و خانواده اش به ازدواج با او رضايت دادم و با وجود مخالفت هاي پدرم پاي سفره عقد نشستم. در همان روزهاي آغاز دوران نامزدي پرهام اصرار داشت هر چه زودتر زندگي مشترك مان را آغاز كنيم.

او در همين مدت خواسته هاي نامعقول و زننده اي از من داشت و مدعي بود بايد براي اثبات « دوست داشتن» آن ها را تحمل كنم. هنوز چندماه بيشتر از مراسم عقدكنان سپري نشده بود كه رفتارهاي غيرعادي و ساديسم گونه پرهام مرا دچار بيماري هاي خاصي كرد ولي بازهم چون فكر مي كردم پرهام همسرم است و بايد رضايت او را جلب كنم، همه اين شكنجه هاي جسمي و روحي را تحمل مي كردم تا اين كه به حدي سلامتي ام به خطر افتاد كه اين رفتارهاي نامعقول به اختلافات شديد بين من و پرهام تبديل شد.

با اين حال با وساطت بزرگ تر ها من جهيزيه ام را به مشهد آوردم و در طبقه پايين منزل مادر شوهرم ساكن شديم. در حالي كه فقط شش ماه از دوران نامزدي ما مي گذشت، يك شب در ميان بهت و ناباوري ، پرهام با بيان اين كه من ديگر تو را دوست ندارم به شدت كتكم زد و مرا از خانه بيرون انداخت چراكه من ديگر به دليل خواسته هاي نامعقول و زننده او حاضر نمي شدم بيشتر از اين مورد شكنجه هاي جسمي قرار بگيرم.

از سوي ديگر چون هيچ آشنايي در مشهد نداشتم با پدرم تماس گرفتم و همان شب به شهرستان رفتم ولي روز بعد همسرم به اتهام سرقت گوشي تلفن از من شكايت كرد در حالي كه خودش گوشي را به ديوار كوبيده و خرد كرده بود. در همين حال پدرم كه از مشكلات شرم آور من خبر نداشت و من هم به شدت خجالت مي كشيدم اين گونه مشكلات را با خانواده ام در ميان بگذارم، راهي مشهد شد تا با خانواده پرهام صحبت كند.

با آن كه پدرم از ابتدا مخالف اين ازدواج بود و تنها به دليل اصرارهاي ناعاقلانه من راضي به اين ازدواج شد ولي باز هم مرا در پناه خودش گرفت و تلاش كرد بين ما وساطت كند با اين حال پرهام و خانواده اش آن قدر به پدرم توهين كردند كه او به ناچار يك سيلي به گوش پرهام نواخت و آن ها نيز پدرم را كتك زدند. در اين شرايط من تقاضاي طلاق دادم و از دادگاه درخواست كردم همسرم از نظر سلامت روحي و رواني مورد معاينات پزشكي قرار بگيرد ولي او نيز به اتهام عدم تمكين از من شكايت كرده بود، به همين دليل و براي آن كه ديگر بهانه اي براي تمكين نداشته باشند من با پوشيدن لباس عروس به خانه آن ها رفتم اما به محض ورود خانواده پرهام روي سرم ريختند و مرا به شدت كتك زدند و…

با توجه به نظر پزشكي قانوني برخي از اعضاي اين زن جوان بايد مورد اعمال جراحي قرار گيرد در حالي كه خانواده پرهام به طلاق اصرار دارند، اين پرونده با دستور سرگرد جواد يعقوبي (رئيس كلانتري طبرسي شمالي) در دايره مددكاري اجتماعي مورد بررسي هاي كارشناسي قرار گرفت.

مقالات ديگر:تم تولد تهران

 


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:
+ نوشته شده: ۲۴ بهمن ۱۴۰۰ساعت: ۰۷:۵۹:۱۱ توسط:mehrmandegar موضوع:

{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :